اهم ایدع یه دختر حدود ۱۸ ساله سرطان میگیره و بهش میگن که ممکنه ۴ ماه دیگه بمیره... اون دختر بدون هیچ واکنشی میره از بیمارستان بیرون و به یه گربه بر میخوره.. که گشنشه... دختره گربه رو میبره خونش و می میشورشو و بهش غذا میده و تبدیلش میکنه به حیوون خونگیش... بعد کلی جریان میفهمه اون یه پسر ۱۸ ساله مثله خودشه:)) اره دیگه جریان ها و اینارو خودتون اضافه کنین... خدافظ