گرشا رضایی یه روز Garsha Rezaei Ye Roz منو تو اوج رگبار این آخرین بار تو بغلت نگهدار یه روز این جاده های دور این ابرای صبور ما رو توو آغوش میگیرن تو این طوفان بی امون همراه من بمون تنها کس من هنوز اسمت میاد دلم میلرزه کدوم آرامشی به این رهایی می ارزه هنوز تو هر غروب مه گرفته غمی انگار گلوی هر دوتامونو گرفته یه روز این جاده های دور این ابرای صبور ما رو توو آغوش میگیرن یه روز دلتنگیای ما تنهاییهای ما پایان میگیرن