یه غروب با یه خاطره از اونی که یهو تنهایی رفت اشکای توی چشام روی گونه هام رفت هوا ابری بود و یه سیگار منو تکیه زدن به دیوار زندگی روی سرم ریخت مث آوار من که از ته دلم میخواستمش رو چشام میذاشتمش چرا منو رفیق غم کرد من که از ته دلم میخواستمش رو چشام میذاشتمش چرا منو تنهایی ول کرد