خلاصه داستان : گِرِگ بی صبرانه منتظر است برای کریسمس یک کونسول بازی بخرد و نگران است نتواند به آرزویش برسد. اوضاع وقتی بدتر می شود که به خاطر برف و بوران با خانواده اش از جمله برادر بزرگتر بداخلاق و برادر کوچکتر اعصاب خردکنش در خانه گیر می افتد!
خلاصه داستان : گِرِگ بی صبرانه منتظر است برای کریسمس یک کونسول بازی بخرد و نگران است نتواند به آرزویش برسد. اوضاع وقتی بدتر می شود که به خاطر برف و بوران با خانواده اش از جمله برادر بزرگتر بداخلاق و برادر کوچکتر اعصاب خردکنش در خانه گیر می افتد!