علی عبدالمالکی نمیتونم Ali Abdolmaleki Nemitoonam نمیتونم نباشی لحظه ای طاقت بیارم تو که خوب میدونی من به دوریت عادت ندارم نمیدونم چمه بدجوری دلم تنگه برات کجایی ببینی من یه خواب راحت ندارم پیری تو میدونی ، دل من هنوز به دیدنت خوشه بی اراده ، گونه هام خیس میشه تا حرف تو شه یکی انگار ، منو احساسمو هر شب میکشه بگو کجایی ، کجایی ، کجایی من که خواستم تو رو عاشق بکنم اما نشد نگهت دارم واسه قلب خودم اما نشد نمیدونم کی نخواستش تو رو با من ببینه نمیدونم نمیدونم من میخواستم تا ابد باشی پیشم اما نشد دستاتو واسه همیشه بگیرم اما نشد من اگه بخوامم اون چشماتو یادم نمیره نمیتونم نمیتونم هیچکی فکر حالم نیس ، دوری تو حقم نیس خاطرات من از تو کم نیس کم نیس آخه تو دل خستم ، هیچیزی بجز غم نیس دل نمیشه واسم که ، دلی که پر از خونه عاشقی مثه سمه واسه آدمای دیوونه کاشکی پیش من بودی تو این شبایی که بارونه