#وامحمدا برای وداع با برادر نزدیک شد به گودال معظم قتلگاه تَلّی از نیره و شمشیر و سنگ با دستهای لرزان و دلهره همهرا کنار زد #وامحمدا این فریاد بلند زینب کبری سلاماللهعلیها بود بعد از دیدن پیکر در خون غلطان حسین علیهالسلام سلام بر ثانیهی حیرت خواهر بر او باورپذیر نبود که این جسم اطهر پسر زهرای اطهر سلاماللهعلیها باشد با خود زمزمه کرد: أ أنت أخی؟! ای مصحف ورق ورق،ای روح پیکرم آیا تویی برادر من ؟ نیست بــاورم رو کرد بسوی حجاز و فریاد زد : یا ایّهاالرسول این کشتهی فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده در خون حسین توست تمام شد سلام بر ساعت عبور اسراء از کنار قتلگاه امام سلام بر جسم مطهر سیدالشهدا هنگامهای که تیغ تیز آفتاب عراق بر او میتابید و سایبانی نداشت سلام بر خون ثارالله که سه روز بر آن غوطه ور بود سلام بر رأس مبارک حسین بر نیزهها سلام بر کوه صبر، عمه سادات، زینب سلاماللهعلیها و سلام بر حسین و عشق حسین #عشق_علیه_السلام نویسنده : حسام سلیمانی خوانش گران : وحید اقاپور مریم داننده فرد فرزین مح