گرشا رضایی منو با خودت ببر Garsha Rezaei Mano Ba Khodet Bebar منو بگو آیندمو کنار تو دیده بودم به سرنوشت و بازیاش چه ساده خندیده بودم منو بگو که قبل تو عشقو یه بازی میدیدم چه جالبه که اینجا من به حرف مردم رسیدم منو با خودت ببر نخواه باشم در به در یا بگیر جونمو حالا یا میشه منم ببر منو با خودت ببر کجا میری بی خبر منو بگو گریهم گرفته جلو تو وقت سفر منو با این این آدما تنها نذاری هم رفیق تو واسهم جونی،عزیزی،هم قطاری هم رفیق منو و تنهایی و خونه نمونیم چشم انتظار مارو نکاری توو این چشم انتظاری هم رفیق منو با خودت ببر نخواه باشم در به در یا بگیر جونمو حالا یا میشه منم ببر منو با خودت ببر کجا میری بی خبر منو بگو گریهم گرفته جلو تو وقت سفر