رضا بهرام مرا صید کرد Reza Bahram Mara Seyd Kard مرا صید کرد چشم آهوی تو به دریا کشید موج گیسوی تو هوای تو دارم که باید ببارم غمت سوی من قلب من سوی تو بزن آتشی بر دلم تا که آخر رود شاید از سر کمی بوی تو میسوزد آواز غم دارد این ساز ای الهه ناز امشب امشب امشب مهتابم باش یک امشب را مهمان خوابم باش امشب امشب یادم باشی ای کاش خزان بر جان غم پنهان در اوج باران مرا حس کن اگر خستم شبی مستم به یادت هستم مرا حس کن میسوزد آواز غم دارد این ساز ای الهه ناز امشب امشب امشب مهتابم باش یک امشب را مهمان خوابم باش امشب امشب یادم باشی ای کاش