بهترین و جدیدترین ویدئو های روز

پخش ویدئو بعدی ... {{ next_video.title }}
[توقف]

عشق، از جایی آغاز می‌شود که عقل عقب می‌نشیند. جایی که پارادوکس، راه است نه بن‌بست. جایی که زمان، دیگر جریان ندارد… و سود، معنا ندارد. در دنیای عارفان، بخشش، جای مالکیت را می‌گیرد ندانستن، جای دانستن را و بی‌خود شدن، عین خود یافتن می‌شود. > که از آن سو جمله‌ی ملت یکی‌ست صد هزاران سال و یک ساعت یکی‌ست در آن‌جا، همه‌چیز یکی‌ست؛ زمان و بی‌زمانی، دین و بی‌دینی، بودن و نبودن... و عقل، راهی به آن ندارد: > عقل آن جوید کز آن سودی برد لاابالی عشق باشد، نی خرد در این جلسه از مثنوی، قدم می‌گذاریم در سرزمینی که عرفان، نه راه اهل منطق، بلکه میدان پاک‌بازان است. --- از روی نسخهٔ دکتر محمدعلی موحد روایت: محسن محمد تصویر: مه‌سیما هاشمی

0.05 sec, flt: 0 time: 7, count: 11, slow: 0