هاشم آقا و خانواده اش در شهرستانی نه چندان دور زندگی سادهای دارند. او تا پیش از شدت بیماری در مغازهای اجارهای به تعمیر اگزوز مشغول بوده ولی به علت بیماری پزشکان او را از انجام کارهای سنگین منع کردهاند. از طرفی دختر دانشجویش در تهران برای او شغلی پیدا وخانهای را اجاره میکند. هاشم آقا به ناچار کارش را تعطیل وبه تهران مهاجرت میکند. مهاجرت هاشم آقا به همراه مادر و همسرش و پسر و دیگر دخترش به همراه دامادش داستانها و ماجراهای زیبایی را بوجود میآورد …