منظور ز نظم همه منظومه و افلاک و سماوات و تمام کره ی خاک و یَم و کوه و بیابان و جهان و مه و مهر و گل و دریا و بنی آدم و خیل ملک و سعی و صفا و جبل الرحمه و عرش و عرب و هم عجم و هستی و گیتی و رواق و کم و بیش و حجرالاسود و هم زمزم و طور و شرف و عزت و آزادگی و بندگی و هرچه که میدانی و میدانم و جوی و جَرَیان و قلم و قله و کوه و خودِ روح و رُسل و آدم و نوح و خودِ زهرای بتول و همه ی آنچه که گفتیم و نگفتیم علی بود و علی بود و علی بود