مانکن"کاوه و همتا رابطه عاشقانه ای را آغاز کرده اند، اما مشکلات اجتماعی و اقتصادی باعث می شود در این مسیر با چالش هایی مواجه شوند.کاوه و همتا به شدت عاشق هم می باشند اما کاوه مجبور می شود به خاظر بدهی های پدرش که در زندان است خودش را به دختر عموی پدرش یعنی کتایون بفروشد و در این ازا او پدرش را از زندان آزاد می کند و بدهی هایش را تسویه می کند . در حقیقت کاوه مجبور می شود از همتا جدا شود و با کتایون ازدواج اجباری کند و..."