خلاصه داستان ارسطو ماشین شاسی بلند میخرد و خانواده را برای خوردن هویج بستنی میبرد امّا در میانه راه ماشین چپ میکند و در آب میافتد. خانواده نقی معمولی بر سر این اتفاق صدمات شدیدی دیدهاند و نقی برای این موضوع رابطهاش را با ارسطو قطع میکند. او برای عوض شدن روحیه خانواده پس از این حادثه، آنها را به ترکیه میبرد. در میانهراه، نقی با ارسطو روبرو میشود و درگیری لفظی بین این دو رخ میدهد اما پس از آن با هم صلح میکنند. آنها در کشور ترکیه سوار بر بالن م