خلاصه داستان : نیلو پسر مهربانی است که هر روز همراه با سگ وفادارش فلندی در کار شیرفروشی به پدربزرگ کمک می کند. نیلو در ۲ سالگی مادرش را از دست داده است.نیلو سگی را پیدا میکند که مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. نیلو سگ را از خطر مرگ نجات می دهد و او را نزد خود نگه می دارد. فروشندۀ دوره گردی که ظاهراً صاحب اصلی سگ بوده،به دنبال تصاحب آن می باشد. اما نیلو هرطور هست فلندی را از دست دوره گرد می رهاند. فلندی در کنار نیلو معنی آزادی را درک می کند و شاد و خوشحال در کارها به او و پدربزرگش کمک می کند.