طوفان بودی ، ساحل رام شدی ، ما را خواندی ، صاحب نام شدی ، چون زلف تو آشفته درهم بودیم ، در سایه ابرو بادت آرام شدیم ، در شادی و غم صدای ما را داری، بی واسطه ردپای ما را داری، گفتی که بی هوایت آواره شدیم ، گفتی همه جا هوای ما را داری، غم های زمانه ام که بی حد باشد، یا آب و هوای دل من بد باشد