نه فقط از تو اگر دل بِکنَم می میرم، سایه ات نیز بیفتد به تنم می میرم. بین جان من و پیراهنِ من فرقی نیست، هر یکی را که برایت بِکنَم می میرم. برق چَشمانِ تو از دور مرا می گیرد، من اگر دست به زُلفت بزنم می میرم. روح برخاسته از من! تَهِ این کوچه بایست، بیش از این دور شوی از بدنم می میرم...