روایت همدلی(حضرت زهرا س) چیزی از عروسی زهرای اطهر نگذشته بود... ایشان شبی بر سجاده ی عبادت خود نشسته بودند و با خدا مناجات میکردند، که ناگاه فقیری به در خانه ی حضرت آمد و با صدای بلند گفت:«ای اهل بیت پیامبر! از در خانه ی نبوت یک پیراهن کهنه میخواهم».