دلم تنگ است از این زندان،که نامش زندگی باشد،اگر این زندگی باشد،دگر زندان کجا باشد،دگر عاشق نخواهم شد،که معشوقان جفا دارند،روم بر کنج میخانه،که می نوشان صفا دارند...
دلم تنگ است از این زندان،که نامش زندگی باشد،اگر این زندگی باشد،دگر زندان کجا باشد،دگر عاشق نخواهم شد،که معشوقان جفا دارند،روم بر کنج میخانه،که می نوشان صفا دارند...