دهه محرم است. علی پسر بچه هشت ساله است که علاقه دارد کاری در عزاداری امام حسین(ع) در مسجد محل انجام دهد، اما به نظرش کار مهمی از دستش بر نمی آید. او این مساله را با مادرش در میان می گذارد و مادر به او پیشنهاد می هد کنار در بایستد و کفشهای عزاداران را جفت کند. علی خوشحال می شود و به مسجد می رود . از ساعتی قبل کنار در منتظر می ایستد. یکباره متولی مسجد نوشته ای را کنار در نصب می کند که نوشته شده: کفش خود را به داخل ببرید ...