بن تن قسمت 9 این قسمت: آخرین خنده (last laugh) بنجامین تنیسون پسری۱۲ساله است که به همراه پدر بزرگش به منطقه ای جنگلی سفر میکند. در شروع روز اول تعطیلات، او با دختر عمواش گون مواجه میشود. در این هنگام شهاب سنگی به زمین برخورد میکند که در واقع گویی است که از سفینهٔ پلامبرها «محافظها» هنگام جنگ با ویلگیکس شرور توسط سر پرست پلامبرها به زمین افتاده بوده تا «پدر بزرگ بنیامین (بنجامین) که پلامبر است» آن را بردارد و از ساعت داخل آن برای جنگیدن با دشمنان استفاده کند. بن وقتی که به گوی نزدیک میشود، گوی باز میشود و بن درون آن ساعتی را به نام آمِنیتیریکس پیدا میکند که وقتی به آن نزدیک شد به دستش میچسبد. آمِنیتیریکس که از نسل ۲۰ تکنولوژی است و موجودی فضایی به نام آزموس آن را ساخته، به صاحب خود این اجازه را میدهد که به ۹۰۰ هیولایی که بهطور پیش فرض از بین ده هزار DNA موجودات فضایی داخل کهکشان که درون آمنیتیریکس وجود دارد، تبدیل شود. پس از این اتفاق بن وظیفه دارد با فضاییهای شرور بجنگد و زمین را از شر آن&z