مادرم حرفی بزن که تشنه لالایی ام من که جان می دم برایت همدم تنهایی ام من همیشه کودک ام آغوش تو جای من است من اگر خوبم دعایت پشت دنیای من است بوسه بر دستان گرمت می زنم شاه دلم با حضورت خانه روشن می شود ماه دلم هرچه می خواهد دلم پیش تو پیدا می شود این همه خوبی چجوری در دلت جا می شود مادر همه جان و تنم شوق نفس کشیدنم به موی تو قسم تویی دلیل زنده بودنم مادر همه جان و تنم