خلاصه داستان: پس از تسویه حساب با روسها در قسمت اول فیلم، حالا که ویک به زندگی عادی خود بازگشته، سر و کله سانتینو د آنتونیو، برادر سردسته مافیای ایتالیا از راه میرسد و وی از ویک به علت داشتن نشان تعهد میخواهد که دینش را ادا کند و از ویک میخواهد خواهرش که سردسته مافیا است را به قتل برساند. ویک امتناع میکند و سانتینو در واکنشی عجولانه خانه ویک را به آتش میکشد. حال غول درونی ویک بیدار شده و او ابتدا به دنبال ادای دین (که در دنیای آدمکشها یک رسم میباشد) نسبت به سانتینو و سپس انتقام از وی است و