[توقف]
از اول پاییز امسال تصمیم گرفتم نگرانی هامو کنار بذارم و کارهامو جفت و جور کنم و اولین سفر کار داوطلبانه م رو تجربه کنم. با اینکه ارتباط گرفتن با آدم های جدید برام آسون نیست ولی دل رو به دریا زدم و راهی سیاهکل شدم. هوای ابری و خنک منطقه با مهربونی و خونگرمی خونواده یوسفی قاطی شد و از همون اول حس و حال غریبگیم از بین رفت. ورنا مجموعه ای از کلبه های چوبیه که کنار جاده سیاهکل به بالارود قرار گرفته. محمدرضا که تقریبا هم سن و سال خودمه با پدر و مادرش مجموعه ورنا رو می گردونه و برای ساخت انباری مجموعه به کمک نیاز