ساز و آوازی کم نظیر در مایه بوسلیک آواز: استاد غلام حسین بنان پیانو: استاد جواد معروفی غزل: سعدی گوینده: بانو روشنک GR 210 جان ندارد هر که جانانیش نیست تنگ عیشست آن که بستانیش نیست هر که را صورت نبندد سر عشق صورتی دارد ولی جانیش نیست گر دلی داری به دلبندی بده ضایع آن کشور که سلطانیش نیست کامران آن دل که محبوبیش هست نیکبخت آن سر که سامانیش نیست چشم نابینا زمین و آسمان زان نمی بیند که انسانیش نیست عارفان درویش صاحب درد را پادشا خوانند گر نانیش نیست ماجرای عقل پرسیدم ز عشق گفت معزولست و فرمانیش نیست