ناحله الجسم یعنی نحیف و دلشکسته میری جوونی اما مادر پیری بهونه ی سفر می گیری باکیه العین یعنی بارون غصه ها می باره چشای مادر ما تاره دیگه علی (علیه السلام) شده بیچاره منهده الرکن یعنی توون برات نمونده بانو کی قلبتو سوزونده بانو کی بالتو شکونده بانو معصبه الراس یعنی بستی سری رو که پر درده رنگ رخ تو مادر زرده تو کوچه کی جسارت کرده جوری لگد خوردی که ؛ نمی تونی بلند شی از جات جای غلاف رو بازوهات داری میری کنار بابات هیچ کسی ای وای من ؛ نگفت تو کوچه به اون کافر نزن زن رو جلوی شوهر بمیره زینبت ، ای مادر وای مادرم