سلحشور : در سال ۱۹۹۴، در مرکز باشگاه شهداد، ساندیپ سینگ جوان و برادر بزرگترش، بیکرام سینگ، تحت تعقیب مربی خود، کارتار سینگ قرار دارند که مربی سختگیرانه ای است. در نتیجه، ساندپید تصمیم به ترک هاکی می دهد. به عنوان یک مرد جوان رشد، او با هارپیتی کور، یک ورزشکار جوان کهکشان رؤیایی، با ورزش در همان مرکز، ملاقات می کند. آن ها هر دو علاقه به یکدیگر دارند. با هدف قدم زدن با هارپیته ساندیپ دوباره به مرکز بازی هاکی می پیوندد.