توی این قسمت از روزنامه آزاد سراغ عجیب ترین جاذبه توریستی تهران رفتیم. یه هواپیمای هشتاد ساله تو قلب پارک بعثت تهران. اما این هواپیما از کجا سر و کله ش پیدا شده و وسط شهر آروم گرفته؟ این یادداشت رو خیلی سال پیش برای این هواپیمای عاشق نوشتم: اسمش «داکوتا»ست، «داکوتای عاشق». سالهاست وسط پارک خزانه یا همان بوستان بعثت آرام گرفته. وسط هزاران گنجشک شاد، کُرچ شده مثل مرغ عشقی که کرک و پرش ریخته و دل و نای پرزدن ندارد. اصلا از جایش جم نمیخورد. صدایش هم در نمیآید. هیچکس نمیداند چطور سروکلهاش وسط پارک پیدا شده. قدیمیها هم که همیشه حرفی برای گفتن دارند، با گفتن جملاتی مثل: «هواپیمای راستکی نیس که» سر و ته ماجرا را هم میآورند اما مایی که از بچگی از سر و کولش بالا رفتهایم خوب میدانیم که هرقدر هم پیر و خرفت شده باشد، بازهم نمیشود گفت که یک ماکت طبیعی بیش نیست. کاکپیتش صاف صاف است. ولی بقایای ابزار و ادوات فنیاش هنوز به چشم میخورند. بچهتر که بودیم، دست میگرفتیم به بالها