چک نولاند در شرکت پستی فدکس کار میکند و برای بهتر کردن سرعت کار و بهرهوری در انبارهای این شرکت، به کشورهای مختلف سفر میکند. او با همسرش، کِلی، در ممفیس زندگی میکند. در نزدیکیهای روز کریسمس، او به یک سفر هوایی میرود؛ اما هواپیما دچار سانحه میشود و در اقیانوس اطلس سقوط میکند. چاک از هواپیمای غرق شده بیرون میآید و خود را با یک قایق بادی، نجات میدهد. او برای مدتی بر روی آب شناور میشود تا به جزیرهای خالی از سکنه میرسد.