همسایه عزیز قربان خاطرات تلخ و شیرین کودکی بروم. ولله ما هم کم سختی و مکافات و بدبختی نداشتیم، خوب است به تلافی آن بمبها و آژیر قرمزها هر شب یکنارنجک در خانه بترکانیم؟ کیسه سفت در حمام با دست محکم باباها چطور؟ برای جبران آن چه کنیم؟ اصلا قربانت بروم مگر ما تراپیست شما هستیم، ما یک دانه پارکینگ داریم که اگر اجازه بدهید قارقارکمان را صبح از آن دربیاوریم برویم پی یک لقمه نان و شب بگذاریم سر جاش، انصاف نیست که هر بار برای ورود و خروج اسبابکشی کنیم. حالا میخواهیم کار به خشونت نکشد و حرمت همسا