[توقف]
نینوا هوای بارون داره توی آغوش داغش مهمون دارهکربلا توی قلبش آتیشه خیمه های یکی یکی برپا میشهبا ادب علم میکوبه به زمین میر غافله ماه ام بنیناومده عطر یاس و لاله حاجیه خانم سه سالهفرش مقدم شون بال روح و الامینمیگیره عمو عنان مرکبو ای جانغرق میکنه حریم زینب و ای جانآروم میکنه دلهای پر تب و ای جانبه کرب و بلا رسیده کاروان ای جانغافله شده با اشک آغشته سفرش بی پایان و بی برگشتهحرمله پیداست از دورا دور میگه زینب زیر لب چشم بد دورپیش مرگ مولاشون صف به صفنشیر بچه هایی که جون به کفنآل علی حیدر کرار به رو