[توقف]
عجیب است اما شده است که یک شهر هدایتگرشان را در اندک زمانی فراموش کنند یا خود را به فراموشی بزنند. مسلم بن عوسجه از دل همان شهر بیرون آمد و پای امام زمانش تا سر منزل جان ایستاد. شهر من یا خواب است یا خود را به خواب زده! دعای غریق برایم بخوان که درین بحر عمیق بی معرفتی غرق نشوم. من برای اینکه پای شما بایستم هم از خودت مدد میخواهم. ای لنگر زمین و زمان میدانی و میدانم که کم همت هستم ولی یک دعای تو مرا مسلم بن عوسجه دیگری میکند. باستاره ها برگرفته از کتاب آئینه داران آفتاب