[توقف]
هیولای رنگی، داستانی دربارهی احساساتنوشته شده توسط آنا یانیسهی بچهها، اینی که میبینید هیولای رنگیه، امروز که از خواب بیدار شد، نمیدونست دقیقا چرا، ولی خیلی گیج و سر در گم بود.دوباره به هم ریختی هیولای رنگی؟ به نظر من، تا وقتی که احساساتت همینجوری در هم و بر هم باشه، همیشه گیج و پریشون میمونی، تو باید اونا رو از همدیگه سوا کنی و هر کدوم رو تو شیشهی مخصوصِ خودش بگذاری،دلت میخواد من کمکت کنم؟خب، بیا تلاشمون رو بکنیم احساساتت رو درست و حسابی مرتب کنیم...تهیه شده در روبی تی ویRoobi TVلینک اینس