[توقف]
با پدرم جدول حل مي‌کردم، من : "بهترین رفیق و تکیه‌گاه خانواده، قهرمان دخترا ...اتفاقا دو حرف اولشم در اومده, ب و الف" بابا :"فهمیدم عزیزم میشه بابا" با اینکه مي‌دونستم بابا میشه ولي بهش گفتم:"نه اشتباهه" پدرم که انگار حواسش به من نبود گفت: "ببین دخترم اگه بنویسي بابا عمودیشم در میاد... اشک تو چشام جمع شده بود، بی اختیار رفتم سمت بابام و بغلش کردم و گفتم: "ميدونم میشه بابا ولي...اینجا نوشته چهار حرفي، اماتو که حرف نداری" پدرم منو محکم بغل کرد و خندید
ویدبید