سریال این راهش نیست فریدون ، زارع نمونه روستایی و علاقمند به کار های تحقیقاتی و پیوند انواع گیاهان است. او معتقد است ازدواج برای دانشمندان ضرر دارد. دائی او رئیس شورای قریه ، مرد مقتدر و باابهتی است که دخترش را کاندید ازدواج کرده است. فریدون که توان مقابله با مامایش را ندارد قصد فرار از قریه و حتی کشور را می کند و به همین منظور به تهران می آید و درهمان قدم اول برای فرار شیفته دختری می شود...