وقتی دمیر می شنود که آنها میخواهند شب را با یکدیگر باشند، شوکه می شود و از بودن آنها کنار هم می ترسد. او میخواهد با لروکس خصوص صحبت کند. سپس به لروکس میگوید که دوست ندارد شب را در جزیره باشد و هر طور شده به آنجا می آید و لروکس را برمیگرداند برای دانستن ادامه ماجرا ویدئو را ببینید