توماس شلبی رهبری گنگش، نقابداران را که از شرطبندی های غیرقانونی و بازار سیاه کسب درآمد می کنند، بر عهده دارد. توماس اشتباهی محموله ای از اسلحه را که از کارخانه محلی دزدیده شده بود را سرقت می کند. بازرس سختگیری به نام چستر کمپل به دستور نیروی شهربانی سلطنتی از بلفست به بیرمنگام فرستاده می شود تا شهر را از وجود ارتش جمهوری خواه ایرلند، کمونیست ها، گروه های خرابکار و جنایتکاران پاک کند. در این مسیر وجود پیکی بلایندرز نظرش را جلب می کند.