بهترین و جدیدترین ویدئو های روز

پخش ویدئو بعدی ... {{ next_video.title }}
[توقف]

سیلام سیلام کیوتاااا! اومدم با رمان دختر تنها. اول بگم خـیلی قراره زیبا بشه. ژانر: غمگین، خون آشامی، عاشقانه، بریم شروع کنیم........ کلویی، مرینت مغزت کار میکنه آیا؟ من لیدی باگ هستممم. مرینت با بی حالی، هرچی که هستی(. با آه و ناله،) نمیتونم تحمل کنم. من... آدرین بدو بدو اومد وگفت، مریـــنت!! مرینت که داشت تبدیل به خون آشام میشد به آدرین نگاه کرد. کلویی: آدرین جلو نیاااااااااااااااا آدرین به حرف کلویی گوش نکرد و به سمت مرینت رفت و بغلش کرد.(من: چه رمانتیک) کلویی: آدرینننننن مرینت خواست بهش صدمه بزنه، اما نزد. مرینت تو بغل آدرین بی هوش شد(من: واو) آدرین مرینت رو برد تو یه اتاق هتل و کنارش نشست و گفت: نمیدونم چه اتفاقی برات افتاده، اما میدونم تو هنوز همون مرینت همیشگی هستی. تو به هیچ کس آسیب نمیرسونی. حتی. لایلا. فقط کنترل خودتو از دست دادی. من... تق تق. کلویی در رو باز کرد و آروم گفت: چطور بهت آسیب نروسوند؟ آدرین: اون به هیچکی آسیب نمیرسونه. اون مرینت همیشگیمونه، فقط کنترلش رو از دست داده. کلویی: من شنیدم خون آشام ها تا ابد تو جهنم زندگی میکنن. آدرین با نگرانی: چی؟ کلویی :

0.05 sec, flt: 0 time: 8, count: 11, slow: 0