داستان های بهار و روبی | این داستان : جیرجیرک بی صدا (برای دیدن داستان های بیشتر، روبی تی وی را در یوتیوب دنبال کنید.) یه روزِ گرمِ آفتابی بود, کوچولوترین جیرجیرک دنیا از یه تخم خیلی کوچولو به دنیا اومد، همینکه چشماشو باز کرد، یه جیرجیرک بزرگ کنارش اومد، اول نگاهش کرد، بعد با تکون دادن بالهای بزرگش جیرجیر کرد و بهش با لبخند گفت: خوش اومدی کوچولو. جیرجیرک کوچولوی قصه ما هم بالهای کوچیکش رو تکون داد تا جوابِ سلامش رو بده، ولی هیچ صدایی، حتی یه جیرجیر آروم هم ازش شنیده نشد... تهیه شده در روبی تی وی Roobi TV لینک اینستاگرام روبی: https://www.instagram.com/roobi.tv/ لینک یوتوب روبی: https://www.youtube.com/channel/UCz45_fiQQ6Lg-tuTsr0XsrA?view_as=subscriber مترجم: فرشته زرین قصه گو: باران کریمی #کودک #هفته_کودک #داستان_آموزنده_کودکان #آموزش_کودکان #رشد_کودک #تربیت_رشد_کودک #کارتون #انیمیشن #اوقات_فراغت_کودک #داستان_خواب #داستان_خواب_برای_کودک #مادران_کودکان #مادران_خانه_دار #قصه_کودک #داستان_کودک #قصه_گویی_کودک