[توقف]
یا رسول الله ! عبای تو همچون حباب چراغ ، پنج نورِ مقدس را ، در دل خود نگاه داشته بود ... تو که رفتی ، بادهای دیو هجوم آوردند ، در را شکستند ، پهلوی مادر را شکستند ، بند ناف برادر را گسستند ، چراغ را کشتند ! دست پدر را بستند و با خود بردند ... تو که رفتی ما چقدر تنها ماندیم ...!