کوروش زند یک سوپراستار جوان سینما است که موفقیت و شهرت، او را به آدمی مغرور و خوش گذران و غرق در فساد تبدیل کرده است. سر صحنه فیلمبرداری یکی از فیلم هایش دختر نوجوانی سعی می کند خودش را به او نزدیک کند و کوروش، دخترک را به خانه اش می برد. رها ادعا می کند که دختر کوروش از اولین زن زندگی او مهناز است؛ زمانی که او در شانزده سالگی با مهناز آشنا شده بود...