اجازه کمک به هیچکس نداد؛ جلوی این چهار تا بچه یتیم با کلنگ خودش قبر کند. بر احوالم ببار ای ابر اشک از آسمان امشب / که من با دست خود کردم گل اندر گل نهان امشب قبر آماده شد و خودش میان قبر رفت، هیچ کمکی نمیخواست بدن را بردارد و در قبر بیاورد. اینقدر بدن لاغر شده بود که خودش با دست بدن را برداشت اینجا را دیگر ما نمیفهمیم چکار کرد و با چه حالی جلوی بچهها بند کفن را باز کرد و صورت سیلی خورده را روی خاک گذاشت... ویژه ایام فاطمیه ️جمادی الثانی ۱۴۰۰ / ویژهبرنامه روز شهادت ️ تهران / حسینیه هدایت متن و صوت کامل سخنرانی www.erfan.ir/s16457