ارنی فیتزپاتریک" یک پسربچه جسور و ماجراجوست که به همراه مادر و خواهرش "جولیا" در شهر تراداینو زندگی می کند. مادر ارنی بسیار محافظه کار است و به عنوان مادر نمونه سال انتخاب شده است. مادر ارنی از او می خواهد بعد از مدرسه به فروشگاه محل کار او برود تا با هم به خانه برگردند ، اما ارنی به همراه بهترین دوستش "مکس سانتیاگو" به موزه شهر می روند تا به طور مخفیانه از قسمتی که هنوز در حال ساخت است ، دیدن کنند. ارنی و مکس توسط نگهبانان موزه دستگیر می شوند و مادر ارنی به شدت او را سرزنش می کند و به عنوان جریمه عنوان می کند که ارنی سه هفته حق بیرون رفتن از خانه را ندارد. اما روز بعد ارنی مخفیانه به خانه مکس می رود تا ماشین زمان دکتر سانتیاگو ، پدر مکس را ببیند. دکتر سانتیاگو 4 سال است که بر روی این ماشین زمان کار می کند ، اما هنوز نتوانسته آن را تکمیل کند. جولیا که ارنی را تا خانه مکس تعقیب کرده خود را به او نشان می دهد و قصد دارد با مادرش تماس بگیرد و بیرون رفتن ارنی را به او گزارش دهد. ارنی برای جلوگیری از این کار به دنبال خواهرش افتاده و باعث می شود مقداری مایع بر روی ماش