بهترین و جدیدترین ویدئو های روز

پخش ویدئو بعدی ... {{ next_video.title }}
[توقف]

پدر و مادر ناصبی‌اش نذر کرده بودند تا اگر فرزندی نصیب‌شان شد، زائرین امام حسین علیه‌السلام را بکشد و اموال‌شان را به غارت ببرد. او جمال الدین خلیعی حائری است. وقتی به سنین جوانی رسید مادرش او را برای ادای نذر به سوی منطقه مسیب روانه می‌کند. جمال‌الدین در کمین برای گرفتن جان و مال زائران سیدالشهداء سلام‌الله‌علیه به خواب فرو می‌رود. کاروان به سلامت عبور کرده و تنها گرد و غبارشان بر جای می‌ماند. در همین حین جمال‌الدین خواب می‌بیند که قیامت شده و او را به آتش جهنم می‌اندازند اما نمی‌سوزد. علت را جویا می‌شود و پاسخ می‌آید که چون غبار زائرین کربلای حسین علیه‌السلام بر بدنت نشسته، آتش بر تو بی‌تاثیر است. متعجب از خواب بیدار شده و با دیدن گرد و غباری که بر سر و رویش نشسته، متحول می‌شود. حالا همه چیز برایش تغییر کرده! خود نیز به سوی کربلاء روانه شده و ابیات ماندگاری را می‌سراید که با گذشت قرن‌ها هم‌چنان زینت‌بخش مجالس حسینی است. اذا شِئتَ النَّجاةَ فَزُر حُسَینا * لِکَی تَلقَ

0.06 sec, flt: 0 time: 8, count: 11, slow: 0