زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم، ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم، می مخور با همه کس تا نخورم خون ِ جگر، سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم، زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم، طره را تاب مده تا ندهی بر بادم، یار ِ بیگانه مشو تا نبری از خویشم، غم ِ اغیار مخور تا نکنی ناشادم!