Subscribe for more videos: https://www.youtube.com/televikacom?sub_confirmation=1 سریال نیسان آبی - قسمت 6 - سکانس برتر خلاصه این قسمت: آریا فراری شد و جمشید هم گرفتار! وسط این همه ماجرا، جمشید در انتظار یک خبر خوش بود که بالاخره از راه رسید، امید دیدن جمشید هاشم پور پیش درآمد خبر بی نظیری بود که زندگی جمشید را تِکانی اساسی می داد، تِکان خوب یا بدش را باید خودتان قضاوت کنید. خلاصه داستان: نیسان آبی قصه جمشید است و رضا، قصه دو دوست قدیمی که روزی روزگاری عاشق دو خواهر به اسم زری و پری شدند و با آنها ازدواج کردند. جمشید شیفته جمشید هاشم پور است و نیسان آبی اش؛ رضا هم عاشق شعر و شاعری و در رویاهایش شاعری نامدار! جمشید روی نیسانش کار می کند و ریال روی ریال می گذارد تا چرخ زندگی اش بچرخد که البته سخت می چرخد، رضا هم در جستجوی فرصتی برای بهبود اقتصاد زندگی اش و شغلی بهتر! البته قصه ها دست از سر زندگی جمشید و رضا برنمی دارند و مدام آنها را درگیر اتفاقاتی ریز و درشت می کنند، اتفاقاتی که گهگاه لحظات شیرینی می سازند و گاهی هم غمگین! نیسان آبی قصه جیب خالی است و پول، قصه عشق است و شیفتگی، قصه خ