چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری غلط میگفت خودرا کشتم و درمان خود کردم مگو وقتی دل سد پاره ای بودت کجا بودی کجا بردم ز راه دیدده در دامان خود کردم ز سر بگذشت آب دیده اش از سر گذشت من به هر کس شرح آب دیدۀ گریان خود کردم ز حرف گرم وحشی آتشی در سینه افکندم باو اظهار سوز سینۀ سوزان خود کردم لینک نظر سنجی کانال ️️️ https://app.epoll.pro/7638000 لطفا نظر ارزشمند خودرا بنویسید. . . @CAFETEXT