بهترین و جدیدترین ویدئو های روز

پخش ویدئو بعدی ... {{ next_video.title }}
[توقف]

سریال زمهریر / زمستان سخت قسمت 25 آدرس کانال مشکی ترکی https://www.youtube.com/channel/UCmu9... آیاز به اتاق می رود تا مادرش را ببیند. او بخاطر اینکه صفیه سهل انگاری کرده، او را ملامت میکند. صفیه میگوید که مرگ او به نفع همه است، زیرا او نمیخواهد که سرنوشت آیاز نیز مانند پدرش بشود. زیرا پدرش عاشق دختر دیگری بوده و بخاطر ازدواج اجباری با صفیه، تمام این سالها او را عذاب داده بوده است. آیاز از اینکه صفیه بخاطر او مردن را ترجیح میدهد، عصبی شده و با حرص از بیمارستان بیرون می رود و به سمت خانه ارتان می رود. براق به سمت آیاز می رود،اما آیاز با عصبانیت او را پس می زند و میگوید که دیگر چیزی بین آنها نیست. ارتان به خانه می رسد و آیاز به او حمله میکند و با عصبانیت میگوید که صفیه در حال مردن است و این وضعیت زیر سر ارتان است. سپس میگوید که دیگر قراری بین آنها نیست و بی توجه به براق از آنجا می رود. براق شوکه شده و متوجه منظور آیاز نمی شود و با تعجب به ارتان نگاه میکند و منتظر توضیح است. ارتان به اتاقش می رود و با کسی تماس گرفته و میگوید که جسد پدر آیاز را بیرون آورده و گزارش مرگ او را به کلانتری ب

0.05 sec, flt: 0 time: 9, count: 11, slow: 0