«الموت» شهری است زیبا و باستانی که شاهدختی به نام «تهمینه» بر آن فرمانروایی میکند. «توس»، ولیعهد امپراتور ایران، به پیشنهاد «نظام»، وزیر شاه، به شهر الموت حمله کرده و آن شهر مقدس را پس از هزار سال تسخیر میکند. کاهنان الموت قرنهاست خنجری پنهان نگه میدارند که هر کس به این خنجر اسطورهای دست یابد، میتواند زمان را به عقب برگرداند و سرنوشت جهان را دگرگون کند. این خنجر قدرت این را نیز دارد که جهان را به نیستی بکشاند،