عاقبت شمر تعزیه خوانی که شب اول قبر،امام حسین به بالینش آمد! پیر شده بود ،مغازه دار بود.توی تعزیه ها به جای شمر تعزیه میخوند،جوری که تا یک ماهی هیچکس ازش خرید نمیکرد. مینشست دم مغازش هرکی رد میشد لعنش میکرد.اونم میخندید میگفت والا من شمر نیستم.ولی مردم ازش خرید نمیکردن... اونم براش مهم نبود میگفت: این یه ماهی که ازم خرید نمیکنید امام حسین عجیب بهم برکت میده.. یکسال پشت قتله گاه تعزیه مفصلی بود که شمرش اون پیرمرد بود. اون سال انقدر نقششو درست بازی کرد که مردم ریختن سرش و انقدر زدنش تا تموم کرد و از دنیا رفت... ️یک هفته عزای عمومی اعلام شد! علما و مراجع توی خاکسپاریش شرکت کردن و با بالاترین احترام بردن و توی حرم امام حسین دفنش کردن... برای مردم سوال بود که چی شد به اینجا رسید؟ یکی از علما برای شاگرداش تعریف کرد: همون روزی که این بنده خدا از دنیا رفت شبش خوابشو دیدم. دیدم بغل حرم امام حسین یک جای وسیعیه... پرسیدم ازش که فلانی تو اینجا چیکار میکنی؟ گفت : میخوای بدونی من که شمر بودم اینجا چیکار میکنم؟ گفتم: آره بگو.. گفت: در لحد رو که بستید ملکین اومدن..دیدم س