در ژرفنایِ درونم نی لبکی محزون هست هر سال پاییز که می آید آنرا بر لبش می نهد باد در هم می پیچد و چشم تنهایی خیس می شود و انتظارم فرو می ریزد و حیاطِ شعرم آکنده می شود از برگ درخت...! ✍
در ژرفنایِ درونم نی لبکی محزون هست هر سال پاییز که می آید آنرا بر لبش می نهد باد در هم می پیچد و چشم تنهایی خیس می شود و انتظارم فرو می ریزد و حیاطِ شعرم آکنده می شود از برگ درخت...! ✍